نان حلال بردن، ورد کلام نانوای محله پروین بود

نجمه امینی|غروب یکی از شب‌های جمعه است، چه جایی بهتر از مسجد محله برای قدری سبک شدن و البته انرژی گرفتن، صدای دلنشین دعای کمیل از مسجد محله صاحب الزمان (عج) به گوش می‌رسد. 

فراز‌های آخر دعا است که به مسجد می‌رسیم، مردم مهربان و باوفای محله در کنار هم دعای کمیل می‌خوانند و استجابت دعایشان را از خداوند بزرگ در خانه خودش طلب می‌کنند.

بسیار قابل تحسین است سنت‌های دیرینه و برخاسته از دین و مکتب اصیل محلات که در پایان مراسم‌های معنوی برای همه کسانی که تا چند صباح قبل در برنامه‌های مسجد محل حضور داشتند و امروز بنا به حکمت الهی جایشان خالی است، دست از دعا برنمی‌دارند.

دعا برای شفای همه بیماران از جمله هم محله‌ای‌های قدیمی، دعا برای آمرزش همه مسجدی‌های امروز و دیروز محله و ... انگار روح همسایه‌مداری و دلجویی از مشکلات همدیگر، آنچه در دین مبین اسلام بسیار بر آن تاکید شده، خیلی خوب در محلات حس می‌شود.

بعد از دعای امشب قرار است بزرگ‌تر‌های محل بنا به رسمی قدیمی از یکی از سید‌های بزرگ محله عیادت کنند که بیشتر از ۲۰ سال، نان خوب سرسفره مردم گذاشته و همیشه «خدابیامرزی» برای پدرش خریده و سه سال است در بستر بیماری افتاده..  

هنوز غذای سید را خودم می‌پزم

نم‌نم باران، کوچه شهید عرفانی هفت را عطرآگین کرده است که تعدادی از مسجدی‌ها با پای پیاده و برخی هم سوار بر خودرو به منزل سید علی هاشمی در محله پروین اعتصامی مشهد می‌رسند.

یکی دو ماهی از آخرین دیدار همسایه‌ها با آقای هاشمی می‌گذرد، هم‌محله‌ای‌ها آخرین بار عید غدیر به خانه این سید که از قضا بزرگ‌تر محله‌شان است آمده بودند، باز هم بنا به احترام دست و پیشانی‌اش را همگی در بدو ورود می‌بوسند، با نگاه پر از لبخندش از همگی پذیرایی می‌کند، انگار سید دلش برای هم‌محله‌ای‌هایش تنگ شده است.

گویا سه سال است نانوای محله پروین اعتصامی بنا به کسالتی که دارد، راحت صحبت نمی‌کند و تنها کلمات مختصری را خانواده‌اش متوجه می‌شوند.

البته به گفته حاج خانم؛ همسر حاج آقا «خدا را شکر خیلی بهتر شده، حداقل چند کلامی صحبت می‌کند، برای همه کارهایش نیاز به کمک دارد، من خودم بنا به بیماری حالا فقط غذای سید را می‌پزم و این بچه‌ها، پنج دختر و دو پسر شیفت می‌گذارند و کار‌های پدر را با جان و دل انجام می‌دهند.» 

این‌قدر این پدر برای خانواده عزیز است که این در احوالپرسی آقا سید از حاج خانم و فرزندان احساس می‌شود، وقتی از خوش‌اخلاقی و مهربانی پدر سخن می‌گویند و اشک می‌ریزند و اینکه دلشان برای سلامتی پدر تنگ است.

مراقب باش که نان حلال به خانه ببری

سید حسن پسر بزرگ خانواده هاشمی است در تعریف پدر با افتخار از نصایحی می‌گوید که حالا در مدت سه سال از پذیرفتن مسئولیتش زیر گوش دارد و سعی می‌کند عمل کند «پدرم همیشه وقتی در نانوایی بود می‌گفت، مراقب باش نان حلال برای خانواده ببری، در شغل ما یکی از مصادیق نان حلال این است مردم نانی که سر سفره می‌برند، با خدابیامرزی بخورند نه با نفرین و لعنت.

پدرم همیشه وقتی در نانوایی بود می‌گفت، مراقب باش نان حلال برای خانواده ببری

او همیشه تاکید دارد هیچ کسی را به هیچ بهانه‌ای دست خالی از نانوایی رد نکنید، حتی اگر پولی نداشته باشد و در نهایت اینکه با مشتری باید در هر شرایطی خوش اخلاق بود.»

پدرم برکت خانه است

سید حسین، پسر کوچک‌تر خانواده است، خدا را شکر می‌کند به خاطر خانواده خوبی که دارد؛ «هفت فرزند، هجده نوه و دو نبیره حاصل زندگی پاک و پرتلاش پدر و مادرم است، محبت پدرم اینقدر زیاد است که هیچ یک از ما دست از پدر  برنمی‌داریم، او برکت خانه ماست و خوشحالم از اینکه هر وقت او را با این شرایط پیش پزشک می‌بریم، می‌پرسند: پدرتان چند پرستار دارد که اینقدر خوب و سرحال است؟!»

نان دعای ندبه مسجد با آقا سید است

حاج آقای اکبرزاده، رئیس هیات امنای مسجد می‌گوید:  نان صبحانه دعای ندبه مسجد صاحب الزمان (ع) را ۲۰ سال است که حاج آقای هاشمی، تقبل کردند و هم اکنون هم پسر بزرگ حاج آقا به عهده دارند، خدا را شکر خیلی بهتر شدند و واقعا حاج خانم و فرزندان سید،  رسیدگی قابل تحسینی به پدر دارند.

کاسب خوش اخلاق کم داریم

علی دلاور، بازنشسته ارتش بیان می‌کند: روحیه شوخ طبع و خوش اخلاق حاج آقا را در کاسبان کم دیدم، دلمان برای شوخ طبعی حاج آقا تنگ شده است، او همیشه با مشکلات خیلی خوب کنار می‌آمد.

مطلب مرتبط نیم قرن نان و اخلاق خوش آقای اخلاقی برای ساکنان بهشتی

برایش شفای عاجل طلب می‌کنیم

حاج آقای دهنوی هم از مسجدی‌های قدیمی و کسبه محله پروین اعتصامی است در ادامه صحبت دوستانش می‌گوید: سید بزرگوار انسان بسیار خوبی است، اگر  خوب نبود این‌قدر همه دوستدارش نبودند، برایش شفای عاجل طلب می‌کنیم، مردم‌داری خیلی مهم است که الحمدا... در حاج آقا خیلی خوب وجود دارد.

سفره مردم بی‌نان نماند...

حاج آقای ناظری عضو شورای اجتماعی محله و از مسجدی‌های قدیمی:  برای حاج آقای هاشمی نانی که سر سفره مردم می‌رفت خیلی اهمیت داشت، تا جایی که اگر یک روز آرد به نانوایی نمی‌رسید خودش را به زمین و زمان می‌زد تا آرد پیدا کند و نانوایی بسته نباشد و مردم بی‌نان نمانند. ان شاا.. که حاج آقا را دوباره سالم و سلامت در نانوایی ببینیم.

اگر یک روز آرد به نانوایی نمی‌رسید خودش را به زمین و زمان می‌زد تا آرد پیدا کند و نانوایی بسته نباشد

عیادت از بیمار، وظیفه مومن است

حجت‌الاسلام آرمان، روحانی جوان مسجد است که حاج آقای هاشمی را خوب نمی‌شناسد،  اما ذکر خیرش را خیلی شنیده و معتقد است از خوبی سید حسین مشخص است پدر مومن و خوش اخلاقی دارد.

در ادامه صحبت هم‌محله‌ای‌ها و ارج نهادن به این سنت حسنه می‌گوید: یکی از حقوق مومن بر مسلمان عیادت از یکدیگر در هنگام بیماری است. نقل شده است پیامبر اسلام (ص) وارد مسجد شدند، نماز خواندند و دیدند یکی از نمازگزاران غایب است، جویای حالش شدند و فهمیدند بیمار است و به همین دلیل به مسجد نیامده، بی‌درنگ به همراه عده‌ای برای عیادت به خانه آن فرد رفتند.

اسلام به این مهم تاکید دارد چرا که یکی از حقوق همسایگان در دین با خبر بودن از حال یکدیگر است و در روایت هم بر مطلع بودن مومن تا ۴۰ خانه تاکید شده است.

متاسفانه امروز در مناسبت‌های اجتماعی برخی ارزش‌ها و آئین دینی و فرهنگی بسیار کم‌رنگ شده است، در جایی دیگر نقل شده همسایه‌ات گرسنه باشد، درحالی که شما سیر باشید، مسلمان نیستید و این نشان از اهمیت این موضوع دارد.  


* این گزارش سه شنبه، ۲۸ بهمن ۹۳ در شماره ۱۳۴ شهرآرامحله منطقه ۷ چاپ شده است.